در انتخاب حوزهٔ فعالیت، ایراد بسیاری از کارآفرینان نداشتن شناخت کافی از خود و حوزههای کاری است که باعث کارآفرینی در حوزهای میشود که مناسب آنها نیست. این افراد حوزه های فعالیت مختلفی را امتحان میکنند و از یک شاخه به شاخهٔ دیگری میروند تا بتوانند حوزهٔ کاریای را پیدا کنند که اصطلاحاً برای آن ساخته شدهاند. واضح است که در این شرایط زمان، انرژی و هزینه زیادی تلف میشود. سه دیدگاه اشتباهی که باعث انتخاب حوزهٔ فعالیت نامناسب میشود عبارتاند از:
تصور غلطی که وجود دارد این است که با شروع موفقیت و کسب نتیجه از تلاشها و زحمات، کمکم علاقه نسبت به کار شکل میگیرد. در صورتی که:
الف) اگر از انجام یک کار لذت نبریم، موقع مواجهشدن با سختیهای کارآفرینی دیگر انگیزهای برای ادامه مسیر نداریم و احتمال تسلیم شدن بسیار بالا میرود.
ب) آنچه که باعث لذت بردن یا نبردن ما از یک کار میشود، تیپ شخصیتی ما است. هر تیپ شخصیتی نگرشها و گرایشهای خاص خود را دارد که تعیین میکند فرد از چه کاری لذت میبرد و از چه کاری خیر. تیپهای شخصیتی خصوصیات ریشهای و ماندگار شخصیت هر فرد هستند و در گذر زمان تغییر نمیکنند. بنابراین اگر حوزهٔ کاری با تیپ شخصیتی فرد همخوانی نداشته باشد، در گذر زمان علاقهٔ فرد به آن حوزه تغییر نمیکند.
این نگرش به دلیل دو باور اشتباه ایجاد میشود:
مشکل این طرز فکر این است که زمان لازم برای یادگیری مهارتهای لازم برای انجام موفقیتآمیز یک کار را در نظر نمیگیرد. کسی که از استعداد مناسبی برای انجام یک کار برخوردار نیست، زمان و انرژی بیشتری برای یادگیری مهارتهای مربوط به انجام آن در مقایسه با رقبا باید بگذارد. همین بهتنهایی بسیاری اوقات باعث دلسرد شدن فرد میشود و مخصوصاً موقع مواجهشدن با سختیهای کارآفرینی این دلسردی بیشتر هم میشود و باز احتمال تسلیم شدن زیاد میشود.
بعضی افراد نیز چون خود را در همه کارها توانمند میدانند، استعدادیابی را جدی نمیگیرند. این افراد صرفاً به خاطر یک یا چند تجربهٔ موفق کاری اعتماد به نفس کاذب پیدا میکنند و تصور میکنند در همهٔ امور توانایی بالایی دارند. در صورتی که با این گسترهٔ مختلف استعدادها، هر فرد فقط در بعضی حوزهها استعداد بالایی دارد و در بعضی حوزهها خیر.
برای اثبات غلط بودن این جمله، باید فرایند منطقی برای انتخاب صحیح حوزهٔ فعالیت را بررسی کنیم تا لزوم مشاوره در این فرایند مشخص شود.
فرایند انتخاب صحیح حوزهٔ فعالیت شامل ۳ اقدام اساسی است که باید به همین ترتیب انجام شوند:
کارآفرین ابتدا باید در مورد ویژگیهای شخصیتی تعیینکنندهٔ حوزهٔ فعالیت، دانش لازم را داشته باشد. سه ویژگی شخصیتی لازمْ علایق، تواناییها و ارزشهای کاری هستند.
علایق همانطور که گفتیم توسط تیپهای شخصیتی تعیین میشوند. آیا همهٔ کارآفرینان در مورد تیپهای شخصیتی اطلاعات لازم را دارند؟ قطعاً خیر
تونایی یا استعداد گسترهٔ متنوعی از توانمندیهای مختلف است. آیا همهٔ کارآفرینان در مورد انواع و اقسام استعداد شناخت کافی دارند؟ قطعاً خیر.
ارزشهای کاری نیز که در مورد انتظاراتی است که هر فرد از حوزهٔ فعالیت خود دارد، بسیاری از کارآفرینان از اهمیت آن غافل هستند و لذا توجهی به آن در انتخاب حوزهٔ کاری ندارند.
بعد از اطلاعات در مورد ویژگیهای شخصیتی، فرد در هریک از آنها باید برای خود اولویتبندی کند که تیپهای شخصیتی، استعدادها و ارزشهای برترش کدام هستند.
در علم مشاورهٔ شغلی برای تعیین این اولویتها، از آزمونهای دقیق کمک گرفته میشود تا به کمک آنها بتوان اولویتها را دقیق مشخص کرد، اما بدون آنها احتمال اشتباه در اولویتبندی وجود دارد.
همچنین بعضی افراد به دلیل شناخت کم از خود، نمیتوانند در ویژگیهای شخصیتی اولویتبندی داشته باشند. این افراد قطعاً به مشاوره نیاز دارند.
حال فرد باید حوزههای کاریای را پیدا کند که متناسب با اولویتهایش در ویژگیهای شخصیتی هستند. یافتن این حوزهها و بعد انتخاب یک حوزه از بین آنها کاری است که به واسطه مشاورهٔ شغلی بسیار سریعتر و سادهتر انجام میشود و قطعاً فرد دچار سردرگمی نمیشود، زیرا با کمک مشاور مسیر انتخاب برایش واضح میشود.
برای اطلاع از جدیدترین دورهها، کارگاهها، محصولات آموزشی و فروشهای ویژه، همین الان ایمیلتان را وارد کنید تا به شما خبر بدهیم!